؟!
خيلي اتفاق جالبي افتاده .خيلي
اين همه سال كه از همه پنهانش
كردم گمشده بود بعد يكباره وقتي اينجا نوشتم كه دنبال عسق قديميم ميگردم يكباره پيدا ش شد.منصفانه اش اينه كه پيداش كردم چون واقعا خواستم كه پيدا بشه.
.اينها خيلي مهم وهيجان انگيز نيست چيزي كه خيلي جالب اينه كه او حتي من را به ياد هم نمي آورد! اونوقتها فكر ميكردم او به اندازه اي كه من بهش فكر ميكنم وحتما! خيلي بيشتر به من فكر كرده و حتما! من تنها خاطره مهم زندگيش هستم كه هيچ وقت ازيادش نميرود.و فكر ميكردم اگر بفهمم من را فراموش كرده حتما خيلي غصه دار ميشوم ، ميشكنم و....ولي وقتي گفت اسمتون آشناست قيافتون هم كمي.....،
.اينها خيلي مهم وهيجان انگيز نيست چيزي كه خيلي جالب اينه كه او حتي من را به ياد هم نمي آورد! اونوقتها فكر ميكردم او به اندازه اي كه من بهش فكر ميكنم وحتما! خيلي بيشتر به من فكر كرده و حتما! من تنها خاطره مهم زندگيش هستم كه هيچ وقت ازيادش نميرود.و فكر ميكردم اگر بفهمم من را فراموش كرده حتما خيلي غصه دار ميشوم ، ميشكنم و....ولي وقتي گفت اسمتون آشناست قيافتون هم كمي.....،
من نيمساعت فقط خنديدم
0 Comments:
Post a Comment
<< Home